۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

چه باید کرد؟؟!!


این نوشتار در ابتدا قرار بود در کامنت دوست گرامی" آگاهی" و برای پست "چه باید کرد" می نوشتم. اما به سبب اینکه طولانی شد به عنوان یک پست در وبلاگ خودم نیز گذاشتم.
بحث داغ و لب سوز و جگر سوز و گردن آویز کننده‌ی امسال و پارسال، انتخابات ریاست جمهوری ایران است و این رشته‌ هم چنان سر دراز دارد. در جریان کودتایی که - در بیشتر کشورها به وقوع می پیوندد-   حضرتی از میان حضرات کاندید شده‌ به عنوان رئیس جمهور اسلامی ایران انتخاب شد و به کلی در طی صد سال اخیر سر بیشتر ایرانیان را پایین انداخت. مخصوصا زمانی که به کشوری عزیمت می فرماید؛ من یکی از کلام زیبا و هجویات و هزلیات ایشان استفاده‌ی مفید می برم. 
اما تصور کنید...
تصور کنید الان آیت الله کروبی رئیس جمهور ایران شده‌ باشد، وضعیت ایران رو به کدامین سمت و سو رو حرکت می کرد، آیا از دروغ پردازی های محمد خاتمی بهتر می توانست مردم را سرگرم نماید.؟ آیا جامعه‌ی مدنی و مدینه‌ی فاضله‌ی که ایشان نوید آن را می داد، ایشان بهتر می تواند چنین سرابی درست کند؟ آیا غیر از این است که ایشان در طرف راست مقام ولایت فقیه‌ آیة خدا جناب خامنه‌‌ای می نشست و تسبیح به دست ستایش گوی ولایت و فقاهت ایشان می شد؟
یا اینکه،
تصور کنید الان مهندس موسوی رئیس جمهور ایران شده‌ باشد، وضعیت ایران رو به کدامین سمت و سو حرکت می کرد؟ آیا وضعیت حقوق بشر رو به افق روشنی حرکت می کرد؟ یا اینکه به خاطر مقابله با برنامه‌های وی، و به خاطر بی عرضه‌ نشان دادن وی در امور کشورداری، اخلال در برنامه‌هایش روا نمی دیدند؟ آیا ایران به همان درد دوران خاتمی گرفتار نمی شد، دورانی به نام قتل های زنجیره‌ای، مسائل کوی دانشگاه و غیره‌..
واقعیت اینست که این کشور یک کشور میلیتاریستی است که فرماندهان سپاه آن را می چرخاند و سرمایه‌های سپاه حرف اول در چرخه‌ی کشورداری بازی می کند. و کسانی همچون خامنه‌ای به عنوان مجری و جهت دهنده‌ی سیاست های آن ها، به صورت عروسک خیمه‌ شب بازی نقشی کارا و دیکتاتورمنشانه بازی می کند. کشوری که نهادهای خرد‌ و کلانش برگرفته‌ از حضور دین و ایده‌های یک فرد بیابانگرد به نام محمد و سلاخی بازی های علی و مظلومیت نمایی های حسین باشد و بهترین برنامه‌های آتیه‌ی کشور در دست میستر تایم(امام زمان) باشد، کشوری که در آن بیشترین نام کودکان اسم های عربی و برگرفته‌ از دین باشد و در واقع دچار آسمیلاسیون کامل شده‌ باشد، کشوری که کسانی به نام آخوند با طی کردن مدارج حوزه‌ به عنوان کارشناسان اقتصاد و فلسفه‌ و آموزش و فرهنگ و نوابغ هسته‌ای ایفای نقش می کنند. چگونه می توان جیب های مالامال از پول های کلان و سرمایه‌گذاری های خارجی آن ها را کنترل کرد، در حالی که نام هایی هم چون صدور انقلاب و تبلیغ تشیع را بر این پروژه‌ها گذارده‌اند. باندهای شهرام جزایری و رفیق دوست و مرتضی خامنه‌ای و ده‌ها باند کوچک و بزرگ، هر یک به نوعی و با نامی جداگانه سعی در غارت و چپاول کشور را دارند و همیشه‌ به مردم نوید ظهور امام زمان(میستر تایم) را، به عنوان امید به آینده‌ و خرافات در دل جوانان می کارند.
هدف حضور کروبی و موسوی و یا احمدی نژاد ها نیست، این مهره‌ها همگی در جهت سیاست های ولایت فقیه‌ حرکت می کنند و تنها دغدغه‌ی آن ها جنگ قدرت است، نه کمک به مردم له شده‌ در زیر فشار تورم و گرانی.
سلب آزادی، پایمال کردن حقوق اولیه‌ی انسان ها، نبود آزادی پس از بیان، زندان بزرگ خبرنگاران و وب نگاران، اعتیاد به مواد مخدر، از شاخص های بارز این مملکت آخوند زده‌ است.
ایجاد یک دگردیسی و رنسانس فراگیر لازم است که خانه‌ی از پای بست ویرانه را به کاخ بلندبالایی با انواع فضایل تبدیل کرد.
کلام آخر اینکه کروبی همان خامنه‌ایست، موسوی همان خامنه‌ایست، احمدی نژاد همان خامنه‌ایست، اما شرایط به هر کدام نقشی داده‌ است که ناچار باید اجرا کنند.

۱۳ نظر:

  1. درود آرمان

    اگر موسوی یا کروبی میومدن نهایتا در بهترین حالت جامعه میشد مانند دوران خاتمی و دوباره جامعه با نا امیدی می رسید (کما اینکه با رهبری اشتباه این آقایون امروز هم رسیده ولی اون زمان خیلی فجیع تر بود این نا امیدی) و در واقع یک سوپاپ اطمینان برای افزایش عمر جمهوری اسلامی بودند ولی اونها نا خود آگاه تو مسیری افتادن که یا باید یک خودکشی سیاسی میکردن و ساکت میشدن و یا با مردمی همراه میشدن که دیگه به اصلاح پذیر بودن این رژیم اعتقادی نداشتن. پس تلاش کردن برای این مردم به مانند نیش ترمزهای مداومی باشند و از نابودی حکومت و قانون اساسی مطبوعشون جلوگیری کنن و البته در این میان یکی از گرفتاری های فرهنگی ما هم بهشون کمک کرد. چون ما اصولا مردم بت سازی هستیم اینها چون جلوی احمدی نژاد و خامنه ای ایستادن برای بسیاری تبدیل به بت شدند و دیگه همه به حرفهاشون گوش می کردن و طرفدارانشون روی حرفهای اشتباهشون ماله میکشیدن و درست جلوه میدادن (به مانند مفسرین قرآن و یا انسانهایی مانند بازرگان و شریعتی و سایر دین فروشان کت و شلواری).
    جامعه ایران دچار نا امیدی است و نیاز به امید داره و با این حرفهای مفت هم که جنبش زندست و از این دست حرفها امید بر نمیگرده. باید به جامعه امید داد.
    امروزه دیگه پدیده ای مانند انقلاب به اون صورت کلاسیک وجود نداره. اگر مردم جکومت یا دولتی رو نخوان و به خواستش احترام گذاشته نشه ظرف یک روز یا چند روز میریزن به خیابون و اماکن دولتی رو تسخیر میکنن و چند تا کشته هم مثلا میدن. ما چی؟ ما هم بهمون تجاوز شده. هم دهها کشته دادیم ولی هیچ غلطی نتونستیم بکنیم. کار این حکومت باید تو 25 خرداد سال پیش یا 6 دی تموم میشد.
    باید زمینه چینی بشه که یک بار دیگه چنین اتفاقاتی بیفته ولی این بار کسی به ما نگه راهپیمایی سکوت یا شعارهای ساختار شکن ندید و از این دست حرفهای چرند.
    تاریخ رو اگر خونده باشیم می بینیم که حکومت های دینی معمولا با حمله خارجی نابود شدند. نذاریم به اونجا برسه. خودمون زودتر کارشو باید بکنیم. عین گوسفند نباشیم و هی دنبال یک نفر راه نیفتیم و استقلال فکری رو یاد بگیریم.

    راستی آرمان تو قرار بود یک چیزی رو بنویسی و آماده کنی و برای من ایمیل کنی. یادت رفت یا منتفی شد؟ با ایمیل بهم خبر بده.

    پیروز باشی. پاینده ایران

    پاسخحذف
  2. ممنون از این پستتون اینجوری بهترم شد
    منم دیگر امیدی به این حکومت ندارم وبا این قانون اساسی به جایی نمیرسیم این کودتا با کودتاهای کشورهای دیگر فرقش در این بود که این حکومت موجودیت خود را با مشروعیت ومقبولیت میداند وبه ظاهر مجبور است حضور مردم را برای حفظ حکومتشن نشان دهند این انتخابات وحضور مردم بعد از انتخابات باعث شد این سرمایه از دست رود ودیگر مانند گذشته نتوانستند آنرا بدست آورند چون اطلاع رسانی وجو داشت واین عامل مهمی بود درسته با آمدن کروبی ومیر حسین فرق چندانی نمیکرد اما بد از بدتر بهتر است ودر مورد اینکه جنگ قدرت، زیاد برای اصلاح طلبان این سخن زیاد درست نیست چون اگر فقط قدرت میخواستند به هر قیمتی در دوره حکومتشان میکردند ولی نکردند وبهای زیادی هم میپردازند ولی در حال حاضر باید حوصله بخرج داد حتی اگر چند نسل زمان ببرد چون باید از ریشه درست شود

    پاسخحذف
  3. من نوشته شما و نوشته « اگاهی « را خواندم ..
    شما انگار از پی دینی می زنید كه این « اگاهی « عزیز ما انرا اگاهانه قبول دارد .. من مانده ام كه این چه بازی كمپلكسی است ..
    اما و بهر حال این مستر تایم شما جالب بود « اقا امام زمان «

    پاسخحذف
  4. دلم خنک میشه‌ زمانی که در قار جهنم می بینمت

    پاسخحذف
  5. تا الان گوسفند دیدی؟الاغ چی؟دیدی؟
    خب اگه دیدی قیافه یه گوسفند رو توی ذهنت مجسم کن.کردی؟!آفرین!! بهت بگم که فهم یه گوسفند درزمینه های سیاسی واجتماعی و مذهبی از تو بیشتره!!

    پاسخحذف
  6. درود ...
    سپاس از نقطه سنجی شما .. درستش می كنم .. حداقل ان كلمه « كافر « را در گیومه می گذارم ..
    البته هم قصدی حافظ را « كافر « خوانده ام .. چرا كه این مسلمان ها بخصوص شیعه های دشمن سنی .. حافظ را شیعه و حافظ قران می دانند ..

    پاسخحذف
  7. شماها که در جامعه جرات گفتن این مزخرفات را نداریدو اینها را مردم از شما قبول نمی کنند.این وبلاگها جای خوبی برای اجتماع شما مگس صفات است.
    باید این وبلاگهای مسموم را هرچه سریعتر فیلتر کنند .

    پاسخحذف
  8. درسته کاملا" باهات موافقم
    اصل و ریشه مطلب را گفتی

    پاسخحذف
  9. مدیر وبلاگ خطاب به ناشناس ها:
    اولا "قعر جهنم" نه "قار جهنم" در ثانی اگه‌ فهمم از یه‌ گوسفند بیشتر نیست، پس چرا وبلاگم را چند بار باز کردی و خوندی، پس اگر از گوسفند بیشتر نیست، حتما از تو بیشتر که هست.
    کلام آخر اینکه سرشت دیکتاتوران همین است چون که نمی توانند سخنان دگر اندیشان را تحمل کنند با خشونت با آن ها برخورد می کنند و اگر به سیاه چال ها نتوانستند آن ها را بیاندازند، سعی در ترور شخصیت آن ها می کنند.
    .
    در ضمن به خود می بالم اگر مگسی باشم و بتوانم افکار و اشخاصی مثل شماها را با نیش اندک خود به کام نابودی بکشانم.!

    پاسخحذف
  10. سلام دوست خوبم
    لطفا لینکم رواصلح کن

    پاسخحذف
  11. چه باید كرد ها تمام شد .. پرداخته اند به چه نباید كرد ها .. و به همه احترام می گذارند .. این احترام گذاری هم كه می دانی در اصل ، زورگویان و قاتلین و مالخواران و خون خواران را می خواهد از زیر ضرب خارج كرده و احترام را بگذارد ..

    پاسخحذف
  12. درود دوست گرامی ام
    کاملا با شما موافقم. تا زمانی که تغییرات بنیادین در ساختار نظام صورت نگیرد، این رژیم همان گندی است که همیشه بوده و هست. افراد حتی اگر بخواهند هم نمی توانند کاری از پیش ببرند. چه موسوی، چه کروبی،... هر کدام رییس جمهور می شدند انتظاری نمی رفت که وضعیت آزادی بیان و دموکراسی و حقوق بشر و... بهتر از امروز باشد (البته بدون در نظر گرفتن جنبش سبز و تبعات آن که موجب بازداشت های چند هزار نفری و شکنجه و تجاوز و قتل و... در زندان ها شد) و از اوضاع اسفناکی که امروز در ایران دارد خارج شود. پیروز باشید دوست فرهیخته ام. پاینده ایران

    پاسخحذف
  13. اتفاقات سال گذشته باعث یک جور بد بینی بین مردم و دولت شد . البته همانطور که تظاهرات نشان داد عده زیادی مخالف سیاست های احمدی نژاد مخصوصا از لحاظ اقتصادی هستند ولی عده کمی ضد نظام سیاسی هستند. کسانی که خواهان تغییر اساس حکومت هستند عده انها از تظاهرات روز عاشورا فراتر نمی شود. حدود دو تا سه هزار نفر که غالبا با تحریک شبکه های بی بی سی و صدای امریکا حرکت می کنند .

    پاسخحذف